Bright nights
If you roam around the city, you can see flickering lights, night businesses that get away from the hustle and bustle of the city and seek prosperity of their life in the cozy corners of the city.
The story of some tells the story of losing a past job and the inability to provide a stable place to work, while others tell the story of a leap in the dark and having a fluid mind and striving. Those who are tired of the cold city life and those who want to relax outside the city often become their customers. Sometimes it is a seasonal market, sometimes it is a small aliment for a breadwinner , and sometimes it is a hangout for young people who are looking for a cozy and warm retired place at night and away from the cold and crowds of the city to watch the city lights faraway. But lighting is close to the same business that, while being stable and calm, evokes a sense of motion and transience of life.
شب های روشن
در حوالی شهر اگر پرسه بزنی نورهایی میبینی که سوسو می زنند ، کسب و کارهای شبانه ای که از شلوغی و ازدحام شهر فاصله می گیرند و رونق زندگی خود را در گوشه های دنج شهر جستجو می کنند
داستان بعضی ها از دست دادن شغل گذشته و عدم توانایی در تهیه محلی ثابت برای کار حکایت دارد و برخی دیگر نیز داستان دل به دریا زدن و داشتن ذهنی سیال و در تکاپو را حکایت می کند. خستگان زندگی سرد شهری و کسانی که دل به آرامش بیرون شهر می زنند اغلب میشوند مشتریان آنها . گاه می شود یک بازار فصلی ، گاهی دیگر اندک رزق یک نان آور خانواده و گاهی نیز پاتوق جوانانی که شب ها در پی خلوتی دنج و گرم و دور از سردی و ازدحام شهر هستند که از دور دست به سوسوی نورهای شهر بنگرند . اما روشنایی نزدیک همین کسب و کاری ست که در عین ثبات و آرامش حس در حرکت بودن و گذرا بودن زندگی را تداعی می کند