life- love and music
Around the geography of Azerbaijan, there are artists that Aşıq is befitting whose names and identities. The formation and birth of Aşıq artwork in the region of Azerbaijan has been harmonized with people’s beliefs and their lives are pure like their art and without any claims or complaints. They are the narrators of stories that may we have heard less. Aşıq means lover of art, an art that dates back to thousands of years ago, but unfortunately, years of prohibition and neglect caused this art to not be preserved as it should and today, Aşıq music with its small number of survivors has been dedicated only to special festivals and not in its land and origin, as Aşıq music in Azerbaijan is waiting to be registered in UNESCO, but in Iran it has been neglected, and in fact what we had now we searched for on the trail.
Aşıqs are minstrels with the sound and tunes of the song, who, inspired by nature, speak of beliefs and heroes, love stories , and epic wars. Aşıqs are often skilled in improvisation and sometimes compose their own poetry and songs. Like clerics, they are preachers of religion and the music and poetry are their only tools. They sometimes play in the street and market, sometimes in a wedding party, sometimes in a cafe, and sometimes in official ceremonies or special celebrations. Aşıq explains and propagates the truth and originality of man using the tools of music, literature, poetry, and stories, and the axis and mission of Aşıqs has not changed since ancient times.
Aşıq Bahman Mohiti Javan Khalkhali, despite the fact that Aşıq artwork is being destroyed and neglected in Khalkhal, and it may not be possible to count on the fingers of one hand the number of artists, together with his brother and colleague, he is working hard to preserve this music in his region. He has been in this art since he can remember, and since he was about five years old and a child, he has been playing Aşıqi in festivals and theater shows, and it is as if this art has been ingrained in his skin and blood. In his life, despite the ups and downs and the many failures he has seen, it has always been shelter and companion in the form of music tool, and has returned him to peace and life. Even though being an Aşıq musicianship has caused him to be rejected in the physical training job interview since he has a high university degree, grades above average and high physical fitness, all these indifferences do not make
زندگی ، عشق و موسیقی
در گوشـــه و کنار جغرافیای آذربایجان هنرمندانی حضور دارند که عاشیق برازنده نام و هویتشان است. شكلگيری و زايش هنر عاشيقي در منطقه آذربايجان با باورهای مردم ، همساز و هماهنگ شده است و زندگانی آنها به مانند هنرشان خالص و بدون هیچ ادعا و گلایه ای است. آنان روایتگر داستانهایی هستند که شـــاید امروز کمتر به گوش ما رسیده باشد.عاشـــیق به معنای عاشق هنر اســـت؛هنری که قدمت آن به هزاران ســـال پیش برمیگردد اما متأســـفانه ســـالها ممنوعیت و بیتوجهی باعث شـــد این هنر آن طور که باید و شاید حفظ نشـــود و امروز موســـیقی عاشـــیقی با تعداد اندک بازماندگانش تنها به جشـــنوارههای خاص اختصاص پیدا کرده اســـت آن هم نه در سرزمین و خاســـتگاهش بطوری که موسیقی عاشیقی در کشور آذربایجان در انتظار ثبت در یونسکو به سر میبرد اما در ایران مورد بی مهری و بی توجهی قرار گرفته و درواقع آن چه درگذشـــته داشـــته ایم امـــروز از بیگانه تمنا میکنیم
عاشـــیقها خنیاگرانی با آوا و نواهایی با ترنم هســـتند که با الهام از طبیعت از باورها و قهرمانیها، داستان‌های عشق زمینی، جنگ‌های حماسی سخن میگویند. عاشیقها اغلب در بداهه خوانی مهارت دارند و شعر و آهنگ تصنیف‌های خودشان را هم گاهی خود می‌سازند. آنان همچون روحانیون مبلغ دین بوده و فقط ابزار آنها موسیقی و شعر است. و گاه در کوچه و بازار می نوازند گاه در یک مجلس عروسی ، گاه در یک کافه و گاه در مراسمات رسمی یا جشن های مناسبتی . عاشیق، حقیقت و اصالت انسان را با استفاده از ابزار موسیقی، ادبیات، شعر و داستان تبیین و تبلیغ می کند و محور و رسالت عاشیق ها از قدیم تاکنون هیچ فرقی نکرده است
عاشیق بهمن محیطی جوان خلخالی علی رغم اینکه اهنر موسیقی عاشیقی در خلخال رو به نابودی و بی توجهی ست و شاید تعداد هنرمندانش به اندازه انگشتان یک دست هم نرسد یک تنه و با همراهی برادر و همکارش کمر همت برای حفظ این موسیقی در منطقه خود بسته است . از زمانی که بخاطر می آورد در این هنر بوده و از حدود پنج سالگی و کودکی در جشنواره ها و نمایش های تاتر به نوازدگی عاشیقی می پرداخته و گویی این هنر در پوست و خونش رنخه کرده است . در زندگی او علی رغم پستی بلندی و شکست های زیادی که بخود دیده همواره یک پناه و مونس از جنس ساز بوده و او را به آرامش و زندگی بازگرداننده است. با اینکه همین نوازندگی عاشیقی باعث شده تا حتی با داشتن مدرک عالی دانشگاهی و نمرات بالاتر از میانگین و آمادگی جسمانی بالا در مصاحبه استخدامی تربیت بدنی تنها بدلیل اینکه عاشیق بوده مردود اعلام شده است و همه ی این بی مهری ها سبب نمی شود که او ذره ای در ادامه دادن راه بزرگان و زنده نگه داشتن این هنر به نفس افتاده در شهر خود تردید کند